اهل دریا

از دیار شعر و شرجی از کویر و از جنوبیم

اهل دریا

از دیار شعر و شرجی از کویر و از جنوبیم

معما

 

دل شوره دارم

موهایت طعم دریا می دهد

گولم نزن ٬

سرت را زیر آب کرده اند!؟

 

 

تنها

میگوید : بنویس... روی کاغد خط داری که منظم و پاراگراف بندی شده آماده نوشتن است ٬

 تنها کافی است مدادت را برداری و شروع کنی .... !

پس می نویسم ... !

وقتی که تنهام همون حس قشنگ همیشه گی میاد سراغم . حسی که هنوز خوب

 نمیشناسمش ولی دیگه بهش عادت کردم . حسی که آروم متین میاد پیشم وکاری

 میکنه که از همه غمام لذت ببرم.حسی شبیه فرار کرن از همه آدمها.مثل یه قو که سرشو

 لای بال و پرو خودش میگیره و آروم میخوابه. زندگی معنی زودگذر واژهاست. فرار از یه

 سری حقیقت که هیچکی نمی دونه چی. یه حصارهای پوچ و بی معنی . گاهیم یه جاده

بی انتها از مفهوم . خلاصه هرچی که هست اینجا تو این دنیا خیلی بهم سخت میگذره .

من اصلا به اینجا تعلق ندارم . اصلا مال اینجا نیستم !

 

 

مصاحبه ...

  

 ناصر عبداللهی هنرمند باشعور و روشن فکری است که حرف ها و نظراتش همیشه جالب و

 خواندنی است آنچه می خوانید ٬ گزیده ای ست از حرفها و نظرات ناصر در مورد موسیقی

 پاپ ایران و هنرنمایی او در این عرصه .

 

  به موسیقی کوچه بازاری نیاز داریم اما ...

 

 موسیقی ای که امروز در کشور ما رواج یافته ٬ عمدتا اهداف تجاری را دنبال می کند . ما به

 موسیقی کوچه و بازاری نیاز داریم تا بتوانیم در برابر موسیقی لس آنجلسی مبارزه کنیم

 اما الان حدود ۸۰ تا ۱۰۰ درصد کارهای موجود در بازار ٬ از این نوع موسیقی ست که به

 نظر من خیلی زیاد و نامتناسب است . باید به دیگر انواع موسیقی نیز مجال عرضه و حیات

 را داد متاسفانه ما الان داریم به سمت بی محتوایی و هجوگرایی پیش می رویم .

 

 جوان ها را دعوت میکنم .


  من جوانها را دعوت میکنم که خودشان سرمایه گذار کارهای خودشان باشند .

 الان برخی از تهیه کنندگان پیشنهاد میدهند : لس آنجلسی کار کنید ! اما ما نباید به این دام

 بیفتیم ٬ نباید دوباره به هجو گرایی برسیم .


 
 ستاره و ممنوعیت


 زمانی که ناصر عبداللهی در نظام جمهوری اسلامی  تبدیل به یک ستاره هنری می شود ٬

 او می خواهد برای اهداف این کشور کار کند و اثری ارائه دهد که بتواند جوانها را به سوی

 خودش  و موسیقی  مجاز در هنر ایرانی جلب کند . اما هنگامی که کار یک چنین فردی

 دچار ممنوعیت شده و اجازه ی پخش از رادیو و تلویزیون پیدا نمیکند ٬‌ آن وقت مشکلات و

 عوارض بسیاری به وجود می آید .ما الان میبینیم هنگامی که پخش کارهای ناصر عبداللهی

 و دیگر هنرمندان پاپ در تلویزیون و رادیو ممنوع میشود ٬ آنوقت جوان های ما به رسانه هایی

 همچون ماهواره رو ما آورند .و این به نفع اهداف فرهنگی نظام نیست . من به عنوان یک

 خدمتگذار مردم و نظام٬ فکر میکنم که این نوع حرکت ها را باید تصحیح کرد و باید دلسوزانه تر

 به اهداف فرهنگی  این مملکت نظر انداخت .


  خنجر بر گرده ی هنرمندان


 اگر فضای یک کنسرت بیش از حد شلوغ میشود و مردم به روی سن می آیند و به سبب

 ازدحام جمعیت ٬ اوضاع از کنترل خواننده خارج می شود ٬ این هیچ ربطی به خواننده ندارد .

 یا اگر پوشش مردم در سالن اجرای کنسرت ایراد دارد ٬ این هیچ ارتباطی به من خواننده ندارد .

 پس اگر در تلویزیون ناصر عبداللهی طرفداران زیادی پیدا می کند و دوستان عزیزی با خنجر

 خود گرده ی هنرمندان را زخمی می کنند ٬ بدانند پیکر هنرمندان متعهد ما ٬پیکر تمام کسانی

 که می خواهند برای این جامعه زحمت بکشند اگر زخمی بشود ٬در واقع نظام را زخمی کرده اند .

 نظام که از مردم جدا نیست .نظام یک نظام مردمی ست٬ پس تهمت زدن به مردم کار درستی

 نیست .


 فکر می کنند شبی بیست میلیون در آمد دارم !

 

 در آمد کنسرت های موسیقی آنگونه که برخی می پندارند ٬ نیست . مردم ما تصور می کنند

 که ناصر عبداللهی از اجرای کنسرت هایش شبی بیست میلیون تومان در آمد دارد . چرا که

 جمعیت حاضر در سالن را می بینند و با خودشان اینگونه حساب می کنند که تمامی در آمد های

 ناشی از بلیط فروشی به جیب خواننده می رود . این در حالی است که به خواننده تنها درصدی

 از این در آمد پرداخت می شود . جدای از این ٬ پرداخت دستمزد نوازندگان نیز به عهده ی من

 است .

 

تهمت رشوه

 

 بعضی ها به من تهمت می زنند که گویا به خیلی جاها رشوه می دهم ٬ تا برای من اجازه ی

 برپایی کنسرت صادر کنند ٬ در حالی که این تهمت است .

 این مردم هستند که با استقبال گرمشان سبب می شوند تا کنسرت های من بصورت پیاپی

 در تهران و شهرستان ها اجرا شود . آیا ارشاد توان این را دارد که مردم را به حضور در کنسرت 

 فرا بخواند  ؟  آن جمعیتی که به کنسرت های من می آیند به خاطر ناصر عبداللهی می آیند .

 جالب است بدانید که همیشه از ما دعوت شده است و ما هرگز خودمان برای اجرای کنسرت

 اقدام نکرده ایم .

 

 گزارش سفر به لندن

 

 ما یک گروه جمع و جور شش نفری عازم انگلستان شدیم . هدف از این سفر برپایی یک یا

 چند کنسرت برای ایرانی های ساکن انگلستان بود . روز ۱۴ اسفند از ایران خارج شدیم و

 ۱۹ اسفند به ایران برگشتیم . مجموعا پنج اجرا طی سه روز داشتیم که یک اجرای ما برای

 کارکنان سفارت ایران بود ٬ قیمت بلیط نیز  ۱۵ پوند بود . در سالن شهرداری لندن با گنجایش

 سه هزار نفر برنامه ی خودمان را اجرا کردیم که البته نیمی از سالن پر شده بود .

 

گزارش سفر به دبی

 

من بعد از بازگشت از انگلستان و چند روز استراحت ٬ عازم دبی شدم . کلا سه خواننده ی

 ایرانی از داخل کشور در فستیوال مهرجان دبی شرکت داشتند . آقای حسین زمان ۱۲و۱۳

 اسفند آقای محمد اصفهانی ۱۹و۲۰ اسفند و من ۲۰ و ۲۱ اسفند کنسرت هایمان را اجرا کردیم .

 تبلیغ زیادی برای کنسرت من انجام نشده بود . درست در همان روزی که یکی از خوانندگان

 سرشناس لس آنجلسی در باشگاه النصر کنسرت داشت ٬ من در محل برگزاری فستیوال

 مهرجان دبی روی سن رفتم و استقبال مردم بسیار عالی بود . این در حالی بود که آن

 خواننده ی لس انجلسی از طریق شبکه های تلویزیونی فارسی زبان ماهواره ای تبلیغات

 گسترده ای را انجام داده بود .

 

  منبع: مجله ی مهد ایران      سال ۱۳۸۰-۱۳۸۱

 

...

                 برای ناصر که از عشقش می گفت .

   برای او که در حد پرستش دوستش دارم !

   هرچند دنیا برای از ناصر گفتن کم است ! ولی این فضا برای شناخت بیشتر او ٬

   حرف های دلم و ... است .

      * تو وجود آدما حس آشنایی هست       

                                    مثل حس من و تو  اسمشو ما می ذارم *

 

    کم نبودی . بیش هم نه ! که خودت بودی .

   ماه مهربان !

   شاید به همین خاطر است هر جا که نیستی و هستم ٬

    یک بید مجنون به خاک می سپارم تا خاطرم باشد

    که عشق را برای همگان می خواستی ٬

    نه برای خود !

 

                                تقدیم به روح بزرگ ناصریا ...

 

سر آغاز

   یک .دو .سه ....

  امتحان میکنیم ....

 دوباره    یک .دو .  سه ....