اهل دریا

از دیار شعر و شرجی از کویر و از جنوبیم

اهل دریا

از دیار شعر و شرجی از کویر و از جنوبیم

برای تو !

 

                                                              دلم برات تنگ شده ... ! 

  روحت شاد و یادت گرامی ! 

 

 

 

جشنواره ی تابستانه قشم

 

هر ساله مسئولین جزیره قشم برای مسافران برنامه های گوناگونی در جشنواره های تابستانی 

 

 و نوروزی را تدارک می بینند .
 

 


نکاتی که در جشنواره تابستانی امسال دیده می شد مکان مناسب برای برگزاری جشنواره و  

 

 همچنین تنظیم و صدابرداری خوبی بود که توسط آقای عیاری صورت می گرفت .

هر چند جشنواره ی امسال نیز خالی از مشکلات نبود ولی نسبت به سال های گذشته بهتر 

شده . . .


مهمترین مشکلی که امسال دیده می شد دیر شروع شدن برنامه ها و طولانی بودن مسابقات

تکراری بود که باعث می شد عده ای از مردم قبل از کنسرت موسیقی که در آخر برنامه  اجرا  

می شد صرف نظر کنند و به خانه هایشان باز گردند .

کوچک بودن سن نیز باعث می شد مردم دید خوبی را نداشته باشند !  

با توجه به تعریف و تمجیدهای مجری برنامه از طراح سن که می گفت یکی از طراحان برتر  

است ، ما متوجه شدیم که گویا سن تزیین هم شده ! بعد متوجه شدیم  پایین سن تزیین شده  

 

که فقط صدابرداران محترم می توانستند آن را ببینند نه مردم ! چیزی که ما می دیدیم فقط  

پارچه های اطراف سن بود !    




خلاصه ای از اجراهای شب 28-29 تیر ماه  

 
اجرای اول توسط شجاع الدین اشعری ، احسا محمودیان و فرید ناظری بود ، که در هر دو شب

موزیکی بی کلام اجرا کردند که به دل می نشست !  



لازم به ذکر است آقای اشعری علاوه بر نوازندگی عود ، سازنده ی عود نیز می باشند . 

 

دومین اجرا توسط عمران طاهری و اعضای گروهش از جمله : حسین گردین ، بهمن گلپاگون ،

حسن نوری نسب ، محسن آزاد بخش ، هادی آیین طلب و وحید حسن رضایی بود .

اجرای خوبی بود ! این اجرا خیلی بهتر از اجرایی بود که عید نوروز در جشنواره قشم از  

عمران طاهری دیده بودم ...  

 

فکر می کنم خوب بودن تنظیم صدابرداری به خواننده کمک می کرد که اعتماد به نفس بیشتری  

داشته باشد .

با توجه به تاکید مجری برنامه از آنجا که عمران طاهری شاگرد ناصر عبداللهی است ، از او انتظار  

یکی از کارهای ناصر را داشتیم که اواخر برنامه همین طور هم شد !

عمران  طاهری با لحنی ساده به مردم گفت : من هر جا که برای اجرای برنامه می روم بنا به  

احترام و وظیفه حتما یک کار از استاد خوبم ناصر عبداللهی اجرا می کنم ... می دونم که همه ی

شما بلد هستید امیدوارم با من همکاری کنید تا آبروی من جلوی استادم حفظ شود !

گیتارش را برداشت و شروع به خواند یمبوسئنه کرد !



این شعر را می توانست بهتر هم اجرا کند ! جالب بود با این که ساعت از یک هم گذشته بود  

مردم هنوز هم انرژی داشتند این را میشد از صدای دست و جیغ هایشان فهمید !


دومین شب بعد از اجرای چند شعر از آنجا که انگار مجری برنامه منتظر بود شعر تمام شود بدون  

هماهنگی روی سن آمد و گفت : من همیشه در کنسرت ها و اجرا های آقای عبداللهی شعر  

بهار بهار رو در خواست می دادم از شما که شاگردش بودید هم می خوام این شعر رو اجرا کنید  

در آخر هم اضافه کرد البته اگه گروه آماده هست !  

از قیافه ی عمران طاهری مشخص بود  که چون گروه برای اجرای این شعر تمرین نکرده و شاید  

خودش هم آمادگی کامل برای اجرای شعر ندارد  استرس پیدا کرده ، هر چند سعی می کرد   

راحت  باشد ! گیتارش را برداشت و شروع به خواندن کرد ... کم کم اعضای گروه هم با  

سازهایشان همکاری کردند !  با این که بدون هماهنگی و تمرین بود اجرای خوبی بود !

فکر نمی کردم عمران نسبت به عید این قدر پیشرفت کرده باشد ! امیدوارم این پیشرفت ادامه  

داشته باشد .




دوستی  می گفت عمران طاهری کار خودش را انجام می دهد ، اگر بعضی از کارهایش شبیه  

کارهای ناصر است این یک حس درونی است که از قدیم بوده ! و تا چند روز آیند چند کار جدید با  

سبکی متفاوت از عمران پخش خواهد شد . ما که منتظریم  بشنویم !

 



جا دارد تشکر ویژه ای داشته باشم از آقای احمد بازماندگان قشمی بابت عکس های زیبایش 

 

 که برای بعضی از آن ها زحمت زیادی کشیده ...