اهل دریا

از دیار شعر و شرجی از کویر و از جنوبیم

اهل دریا

از دیار شعر و شرجی از کویر و از جنوبیم

آسوده بخواب !

 

امروز دوازدهمین روزیه که پیش ما نیستی !!! 

 نمی دونم الان تو چه وضعیتی هستی ولی امیدوارم که بهترین جای ممکن باشی و بهت بد نگذره !!!   

یادش به خیر شب یلدا واسمون قصه می گفتی و خوشحال بودی ، هر چند بعد از مدتها دیده بودم اینقدر بخندی ولی خنده ات همراه با اشک بود !!!!   

 اشک ....    

این اواخر حتی وقتی حرف میزدی هم گریه می کردی ... یا به خاطر ناراحتیت بود یا درد یا هر چیز دیگه ... 

 شاید هم میفهمیدی که وقت رفتنه !!!! 

شب آخر میگفتی سردمه !!!  وقتی وجودت رو سرما گرفته بود و گرم نمی شدی گفتی سرمای اجل اومده سراغم... 

کاش ....   

کاش میفهمیدم و بیشتر نگات میکردم !!!   

کاش فرداش امتحان نداشتم !!!  

کاش منم باهاتون میومدم !!! 

حتی فرصت نشد بگم حلالم کنی !!!  

حتی برای آخرین بار ندیدمت !!!  

وقتی رسیدم خوابیده بودی 

 زیر یه خروار خاک ! 

  

آسوده بخواب ... آسوده . 

 

نظرات 3 + ارسال نظر
fatima پنج‌شنبه 26 دی‌ماه سال 1392 ساعت 17:38 http://khalvatkade-6964.blogfa.com

نارد زیادوم اون لحظوونی که با تو بودوم......
روحت شاد شیرمرد

ممنون خانومی ...
ولی این متن واسه یکی از اعضای خانوادم بود !!!!

fatima شنبه 28 دی‌ماه سال 1392 ساعت 14:17 http://khalvatkade-6964.blogfa.com

عیب نداره من بیاد ناصر خوندمش

ویدا دوشنبه 21 بهمن‌ماه سال 1392 ساعت 11:54

دا بیامرزتشون. با خوندن متنت اشکم در اومد. بازم بهت تسلیت میگم عزیزم. خیلی ناراحت شدم:-(

قربونت عزیزی . . .

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد